صدای ساز یک جوان بیست و هفت هشت ساله در متروی انقلاب است که آرام آرام تو را می برد به تمام موسیقی های زندگی، تمام آنانی که سازی نواختند و رفتند، به هر طریقی. به موسیقی حال زندگی ات فکر می کنی. و اینکه موسیقی آینده ات چه طور خواهد بود...
همه ی این رفتن ها و آمدن ها پوچ است اگر برای رضای حی مطلق نباشد.
هر کدام ما اثری می گذاریم و می رویم.
هر کدام ما نور کوچک و گذرایی هستیم در کل ادوار تاریخ و در کل جهان هستی.
چه خوب که اثر نیکو باشد
پر رنگ
و با توجه به خالق تمام هستی
که هر آن چه که از خدا باشد زیباترین است و کامل ترین و پرنورترین
برچسب : نویسنده : tavakkol58o بازدید : 227